آرامش جانم

آرامش جانم

روزمرگی های من و دخترم .... ............................................... (بوسه، اولین جرعه از جامی است که خداوند آن را از چشمه ی عشق پر ساخته است.)
آرامش جانم

آرامش جانم

روزمرگی های من و دخترم .... ............................................... (بوسه، اولین جرعه از جامی است که خداوند آن را از چشمه ی عشق پر ساخته است.)

کجایی؟؟؟

امروز یک نفر برایم اشتباهی فرستاد:
"کجایی ؟!"

دلم هری فرو ریخت،
مدتها بود منتظر شنیدن همین یک کلمه بودم!
چه فرقی می کند کجای دنیا نشسته باشی؟! مهم این است که یک نفر هست که کجا بودن تو برایش مهم است!
شاید آن یک نفر رویش نشود بگوید دلم برایت تنگ شده و به جانم نق می زند بیا دیگر...
و همه ی این حرف را خلاصه کند در " کجایی؟! "
داشتم به همین چیز ها فکر میکردم که دوباره برایم فرستاد:
ببخشید اشتباه فرستادم!!
برایش نوشتم:
میدانم،
من در ایستگاه اتوبوس، خیابان ولیعصر نشسته ام.
میشود اشتباهی حال مرا بپرسید؟!

اما او دیگر حالم را نپرسید...!!

آدم غریبه ها برایشان مهم نیست که دیگران چگونه اند و کجای شهر نشسته اند،
تو که غریبه نیستی...
بپرس حال مرا ؛ بگو کجایی؟!!